سنجش، انتخاب و گزينش كردن يكي از ويژگيها و خصوصيات بشر است كه خداوند در او نهاده است كه البته خصوصيتي صرفاً مختص انسان نيست، چراكه ديگر موجودات نيز بنا بر غرايز خود دست به انتخاب ميزنند.
نظام گزينش كشور نيز از اين قاعده مستثني نيست و مجموعه قوانين و مقررات مصوب با هدف اجرايي نمودن اين مقررات، با تمسك از منابع عقلي و شرعي و آيات و روايات تهيه شدهاند. چنانچه با مروري اجمالي بر قانون و آئيننامه گزينش و ساير دستورالعملهاي مصوب، ملاحظه ميشود كه مهمترين منبع و مرجع اين قوانين و دستورالعملها آيات و روايات هستند.
در همين زمينه حضرت علي (ع) در خطبه ۲۳۴ نهجالبلاغه ميفرمايند: آزمايش همگاني است و حتي پيامبران از طرف خدا مورد آزمايش قرار ميگيرند.
البته بر حسب سنت الهي، شرط پيروزي و موفقيت در اين آزمون الهي، بهصورت تمام و كمال در خود آموزههاي وحياني و اخلاقي از جانب پيامبران الهي بيان شدهاند. تا جايي كه ميتوان گفت يكي از اهداف اصلي مبعوث شدن پيامبران الهي از سوي خداوند متعال، آموختن راه و رسم موفقيت در آزمونهاي الهي بوده است.
با وجود استدلال فوق، طبعاً در زندگي اجتماعي نيز انسانها براي انتخاب شدن براي انجام كاري ميبايست داراي يكسري خصوصيات و ويژگيهاي خاصي باشند. به عنوان مثال براي رانندگي، افراد بايد پس از طي دورههاي آموزشي، از عهده آزمونهاي خاص تئوري و عملي رانندگي نيز برآيند. يا براي انتخاب يك ورزشكار در تيم ملي يك كشور، ورزشكاران پس از گذراندن اردوها و تمرينات آمادهسازي بدني، بايد از مسير مسابقات انتخابي استاندارد، با سربلندي بيرون بيايند. بنابراين به فراخور كارويژه و نقشي كه بر عهده فرد نهاده ميشود، معيارها و ضوابط آزمونها نيز متغير هستند.
براي انتخاب يك كارگزار در نظام اداري و اجرايي و به منظور پيشبرد اهداف كلان يك نظام سياسي، از همين قاعده پيروي ميشود و يكسري معيارها، شاخصها، اولويتها و ضوابطي در نظر گرفته ميشود. در برخي از كشورها براي انتخاب كارگزار دولتي، فقط به انجام يكسري استعلامات از دستگاه قضايي و همچنين تخلفات راهنمايي و رانندگي بسنده ميشود. در كشورهاي ديگري نيز علاوه بر اين، مجموعه آزمونهاي تخصصي روانشناختي و شخصيتسنجي هم در مورد افراد متقاضي شغل، انجام ميپذيرد.
اما در نظام گزينش جمهوري اسلامي ايران، معمولاً از روشهايي چون مصاحبه گزينشي، تحقيقات از محل كار قبلي و محل سكونت و همچنين استعلام از نهادهاي قضايي و امنيتي در مورد داوطلبين انجام ميپذيرد.
با بهرهگيري از اين سنت الهي ميتوان آن را براي گزينش و انتخاب كارگزاران نظام اسلامي نيز به كار بست. در يك جمعبندي كلي از ملاكها و معيارهاي اشاره شده در آيات و روايات ميتوان به چندين سرفصل كلي براي ملاك عمل قرار دادن در گزينش و انتخاب افراد صالح، متعهد و متخصص در نظام اداري كشور دست يافت كه در ذيل و بهاختصار به مهمترين آنها اشاره ميشود:
۱- اطاعت از ولايت و رضايت به قضاء الهي؛
در آيه ۵۹ سوره نساء آمده است: يا ايهاالذين امنوا اطيعوالله و اطيعو الرسول و اولي الامرمنكم: اي اهل ايمان! خدا و رسول و فرمانداران از طرف خدا و رسول را اطاعت كنيد. (مراد از اولوالامر آل محمد(ص) است) همچنين اميرالمؤمنين (ع) در اين خصوص ميفرمايند: تسليم و مطيع بودن مرد، نشانه ايمان او است.[۲]
۲- يقين و اخلاص؛
در آيه سوم و چهارم سوره نمل آمده: هدي و بشري للمؤمنين الذين يقيمون الصلوه و يؤتون الزكوه و هم بالاخره هم يوقنون: هدايت و بشارت براي اهل ايمان، آنان كه به ياد خدا نماز را بپا دارند و زكات به مسكينان ميدهند و كاملاً به عالم آخرت يقين دارند.
حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) نيز ميفرمايند: ايمان درختي است كه اصل و بن آن يقين است.[۳]
۳- حسن خلق؛
در آيه چهارم سوره قلم حق تعالي در مدح حضرت رسول (ص)، خُلق عظيم را براي ايشان ذكر ميكند: و انك لعلي خلق عظيم: و در حقيقت تو بر خلقي عظيم (وآئين و شرعي بزرگ) آراستهاي. حضرت علي (ع) نيز در اين خصوص ميفرمايند: همانا مؤمنان، افراد فروتني كننده نرم خوي هستند. [۴]
۴-تقوا و ورع؛
در آيه ۱۰۲ سوره آل عمران، آمده: يا ايها الذين امنو اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوا الله انا الله خبير بما تعلمون: اي اهل ايمان! خداترس شويد (تقواي الهي پيشه كنيد) و هر نفسي بنكرد كه چه عملي براي فرداي قيامت خود پيش ميفرستد و از خدا بترسيد كه او به كارهايي كه انجام ميدهيد، آگاه است.
همچنين حضرت رسول (ص) در خصوص ورع ميفرمايند: معيار و ميزان دين، تقوا داشتن است.[۵]
۵- حسن عمل و حسن سابقه؛
در اين خصوص پيامبر (ص) ميفرمايند: مؤمن چنانچه عملش را نيكو انجام ميدهد كه گويي در هر چشم به هم زدني، خداوند ناظر عمل او است.[۶] همچنين حضرت علي نيز فرمودند: آگاه باشيد! و كلام خير و نيك را بگوييد پس به آن شناخته خواهيد شد و عمل كنيد به آن تا از اهل آن باشيد.
۶- شناخت دوست و دشمن افراد؛
در آيه ۱۴۴ سوره نساء در اين مورد آمده است: يا ايهاالذين آمنوا لاتتخذوا الكافرين اولياء من دون المؤمنين اتريدون ان تجعلوا لله عليكم سلطاناً مبينا: اي اهل ايمان! مبادا كافران را به دوستي گرفته، مؤمنان را رها كنيد، آيا ميخواهيد خدا را بر (عقاب كفر و عصيان) خود حجتي آشكار گردانيد؟ حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) هم در اين خصوص ميفرمايند كسي كه وضع او مبهم شد و دين او را ندانستيد، نگاه به دوستانش كنيد.[۷]
۷- عقل، زيركي و هوش؛
آيه ۱۰ سوره ملك بيان ميكند: و قالوا لوكنا نسمع او نعقل ما كنا في اصحاب السعير:آنگاه اهل دوزخ (با تأسف و حسرت باهم) گويند اگر ما سخن انبياء را شنيده يا به دستور عقل رفتار ميكرديم امروز از دوزخيان نبوديم. امام صادق (ع) نيز در اين زمينه ميفرمايند عقل، راهنماي مؤمن است.[۸] حضرت علي (ع) نيز سه چيز را عامل كامل بودن ايمان افراد ميداند: عقل، حلم وعلم[۹]
۸- انجام فرايض (واجبات)؛
در آيات اول تا پنجم سوره مؤمنون آمده است: قد افلح المؤمنون الذين هم في صلاتهم خشعون و الذين هم عن اللغو معرضون والذين هم للزكوه فعلون والذين هم لفروجهم حفظون الا علي ... : همانا مؤمنان به فلاح و رستگاري رسيدند، آنهايي كه در نماز خاشع و خاضع هستند و آنان كه از سخن بيهوده و لغو و باطل اعراض ميكنند و آنان كه زكات مال خود را به فقرا ميدهند و آنان كه فروج خود را نگه ميدارند مگر بر ...
همچنين امام صادق (ع) ميفرمايند: امتحان كنيد شيعه ما را در اوقات نماز كه چطور ايشان بر وقتهاي نماز محافظت ميكنند.[۱۰]
۹- گفتار و نوشتار؛
در آيات اول تا سوم سوره مؤمنون تأكيد شده است: در آيات اول تا سوم سوره مؤمنون آمده: قد افلح المؤمنون ... الذين هم عن اللغو معرضون: همانا مؤمنان به فلاح و رستگاري رسيدند، آنهايي كه ... و آنان كه از سخن بيهوده و لغو و باطل احتراز و اعراض ميكنند. همچنين حضرت علي (ع) ميفرمايند: ملاك و معيار اسلام راستي زبان است.[۱۱]
۱۰- امانتداري و كتمان اسرار؛
در آيه ۵۸ سوره نساء آمده كه: ان الله يأمركم ان تؤدوا الامنت الي اهلها و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل: خدا به شما امر ميكند كه امانتها را البته به صاحبانش بازدهيد و.... در همين راستا حضرت علي (ع) ميفرمايند: كسي كه عمل به امانت كرد، پس به تحقيق، دينش را كامل كرده است.[۱۲]
۱۱- توكل؛
در آيه ۵۱ سوره توبه آمده است: قل لن يصيبنا الا ما كتب الله لنا هو مولينا و علي الله فليتوكل المؤمنون
(اي پيامبر!) بگو هرگز جز آنچه خدا خواسته به ما نخواهد رسيد، مولاي ما اوست (و مولاي خيرخواهي است) و البته اهل ايمان بايد در هر حال بر خدا توكل كنند. حضرت اميرالمؤمنين (ع) نيز در اين زمينه ميفرمايند: محكمترين مردم از جهت ايمان، آن كسي است كه توكلش بر خدا بيشتر باشد.[۱۳]
۱۲- صبر و استقامت؛
در آيه ۱۵۳ سوره بقره آمده است: يا ايها الذين ءامنوا استعينوا بالصبر و الصلوه ان الله مع الصبرين: اي اهل ايمان! در پيشرفت كار خود صبر و مقاومت پيشه كنيد و به ذكر خدا و نماز، توسل جوئيد كه خدا ياور بردباران است. پيامبر اسلام (ص) ميفرمايند: ايمان دو نيمه است، نيمهاي از آن در صبر و نيمهاي از آن در شكر است.[۱۴]
۱۳- خوف و رجاء و تساوي آن دو؛
در آيه دوم سوره انفال آمده است: انما المؤمنون الذين اذا ذكر الله و جلت قلوبهم: مؤمنان آنهايي هستند كه چون ذكري از خدا شود (از عظمت و جلال خدا) دلهاي آنان لرزان شود و ... حضرت علي (ع) نيز ميفرمايند: آنچنان كه اميد داري بترس، يعني به قدر آنچه اميد به رحمت و مغفرت خدا داري از نافرماني و غضب حق تعالي بترس.[۱۵]
۱۴- حياء و عفت؛
در آيه ۵ سوره مؤمنون تأكيد شده است: قد افلح المؤمنون الذين هم ... و الذين هم لفروجهم حفضون: همانا مؤمنان به فلاح و رستگاري رسيدند، آنها كه ... و آنان كه فروج و اندامشان را نگه ميدارند مگر بر ...
در اين خصوص حضرت محمد (ص) ميفرمايند: در هر شريعتي خوي و خلقي است مخصوص آن شريعت و همانا خلق و خوي اين دين، حياء و شرم است.[۱۶]
۱۵- تعهد به مقدور و وفا به عهد؛
در آيات دوم و سوم سوره صف آمده است: يايها الذين ءامنوا لم تقولون ما لا تفعلون كبر مقتاً عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون: اي كساني كه ايمان آوردهايد! چرا چيزي را ميگوييد و در مقام عمل خلاف آن را انجام ميدهيد؟ خداوند سخت به خشم ميآيد كه چيزي بگوييد و به جاي نياوريد. همچنين حضرت علي (ع) در اين خصوص ميفرمايند: چيزي را كه نميتواني وفا كني آن را وعده مده، آنچه را قادر بر وفا به آن نيستي ضامن مشو.
۱۶- محبوب بين مردم؛
در آيه ۹۶ سوره مريم تأكيد شده است: ان الذين ءامنوا و عملوا الصلحات سيجعل لهم الرحمن ودّا: همانا آنانكه به خدا ايمان آوردند و نيكوكار شدند، خداي رحمان آنها را در نظر حق و خلق محبوب ميگرداند. امام علي (ع) نيز ميفرمايند: اگر ميخواهيد ببينيد چه كسي خوب و نيكو سيرت است ببينيد مردم نيك درباره آن شخص [۱۷]
موارد شانزدهگانه فوق، به طرق مستقيم و غيرمستقيم براي احراز انسان كامل مورد تأكيد قرار گرفتهاند كه ميبايست همچون گذشته در سيسم گزينش كشور، به عنوان ملاك و معياري براي سنجش تعهد، صلاحيت، توانايي و تخصص افراد مورد توجه واقع شوند.
۱۷- ضابطه مند بودن
آيه ۱۲۴ سوره بقره : و ااذابتلي ابراهيم ربه بكلمات فاتمهن قال اني جاعلك للناس اماما ، قال و من ذريتي ، قال لاينالك عهدي الظالمين
وچون پروردگار ابراهيم ويرا باصحنه هايي بيازمود و او به حد كامل امتحانات را انجام داد به وي گفت :من تورا امام خواهم كرد.ابراهيم گفت:از ذريه ام چطور؟فرمود عهد من به ستمگران نمي رسد.(در اسلام مي بينيم كه قرآن هم در مسائل مختلف بي ضابطه كسي را پذيرا نيست حتي در انتخاب انبياء)
۱۸-حكم به قسط و عدل:
آيه ۱۳۵ سوره نساء:يا ايها الذين آمنوا كونوا قوامين بالقسط شهداء لله و لو علي انفسكم اوالوالدين والاقربين و ان يكن غنيا او فقيرا فا لله اولي بهما فلا تتبعوا الهوي ان تعدلوا و ان تلووا و تعرضوا فان الله كان بما تعلمون خبيرا.
اي اهل ايمان نگهدار عدالت باشيد و براي خدا(يعني موافق حكم خدا)گواهي دهيد هرچند بر ضرر خود يا پدرو مادر و خويشان شما باشد و چه به حال غنا يا فقر باشد كه خدا سزاوارتر از شما بر اين دو حال است پس شما در حكم و شهادت پيروي هواي نفس مكنيد تا عدالت نگاه داريد و اگر زبان را در شهادت بگردانيد و يا از بيان حق خودداري كنيد خدا به هر چه كنيد آگاه است.
[۱]- البته آيات مختلفي با مضامين مشابهي در قرآن مجيد ذكر شده است. به عنوان نمونه آيات ۱۵ و ۱۶سوره فجر، آيه ۴۹ سوره زمر، آيه ۳۴ سوره ص، آيه ۴۰ سوره نمل، آيه ۳۸، سوره ص، آيه ۱۲۴ سوره بقره، آيه سوم سوره عنكبوت، آيه ۲۴ سوره ص، آيه ۱۷ سوره دخان، آيه ۴۹ سوره بقره، آيه ۱۶۸ سوره اعراف، آيه ۱۵۵ سوره بقره، آيه ۳۵ سوره انبياء ، آيه ۱۱ سوره حج، آيه ۲۰ سوره فرقان و ... بر موضوع آزمونهاي الهي تأكيد شده است.
[۲]- غررالحكم، ف ۸۸، ح۱
[۳]- شرح غررالحكم ج ۲ ص ۴۷
[۴]- همان، ج۲، ص۵۴۰.
[۵]- همان، ج ۶، ص ۱۱۷.
[۶]- بحارالانوار ج۶۷، ص ۳۱۱.
[۷]- زندگي در پرتو اسلام، ص ۳۸.
[۸]- اصول كافي ج۱، ص۲۵
[۹]- ميزانالحكمه ج۱، ص ۳۱۲.
[۱۰]- وسايلالشيعه، ج۳، ص۸۳.
[۱۱]- شرح غررالحكم، ج۶، ص ۱۱۸.
[۱۲]- همان، ج ۵، ص ۴۴۸.
[۱۳]- همان، ج ۲، ص ۴۲۹
[۱۴]- تحفالعقول، ص۴۸
[۱۵]- شرح غررالحكم، ج۴، ص۶۲۳.
[۱۶]- ميزان الحكمه، ج۲، ص ۵۶۵.
نحوه احراز ايمان از منظر روايات:
(اطاعت از ولايت و تسليم الهي)
۱. قال اميرالمؤمنين(ع) : يُسْتَيَدَلُّ عَلي ايمانِالرَّجُلِ بِالتَّسليم وَ لُزُومِالطّاعَه. غررالحكم ف ۸۸ ج ۱
تسليم و مطيع بودن مرد، نشانه ايمان اوست.
۲. قال اميرالمؤمنين(ع): اصلُالْايمان حُسنالتَّسليم لِاَمْرالله. شرح غرر ج ۲ ص ۴۱۶
ريشه و بُن ايمان، نيكو تسليم شدن بر امر و احكام خداوند است.
۳. قال اميرالمؤمنين(ع) :غايَهُ الْاِسلام اَلتَّسليم غايَهُالتَّسليم الْفَوْزُ بِدارِ الّنَعيمِ. ميزانالحكمه ج ۴ ص ۵۷۸
نهايت اسلام تسليم بودن است و نهايت تسليم بودن رستگاري و رسيدن به بهشت است.
۴. قال اميرالمؤمنين(ع): اَلْايمانُ لَهُ اَركانٌ اَرْبَعَهٌ اَلتَّوَكُّلُ عَلَيالله وَ تَفْويضالْاَمْر اِلَيالله وَالرِّضا بِقَضاءاللهوَالتَّسليمُ لِاَمْرِالله.
كافي ج ۲ ص ۴۷ ايمان داراي چهار ركن است: توكل بر خدا و امور را به خداوند تفويض كردن و راضي بودن به قضاء خدا و تسليم امر خدا بودن.
۵. عن ابي عبدالله(ع) : قال قُلْتُ لَهُ بِاَيِّ شَيٍ يُعْلَمُالْمؤمِنُ بِأنَّهٌ مُؤمِنٌ؟
قال: بِالتَّسليم لِلّه وَالرِّضا فيما وَرَدَ عَلَيْه مِنْ سُرُورِ أوْ سَخَطٍ.
شخصي از امام صادق(ع) پرسيد: به چه چيز ايمان مؤمن فهميده ميشود؟ فرمود: به تسليم بودن از براي خدا و به راضي بودن به آنچه كه بر او وارد ميشود، حال ميخواهد شادي باشد يا غم و ناراحتي.
۶- قال اميرالمومنين (ع) : ثم لا يكن اختيارك اياهم علي فراستك و استنامتك و حسن الظن منك.
افراد را براي كارها به فراست و دريافتن و اطمينان و خوش گماني خود نبايد برگزيني
نهج البلاغه فيض – ص ۱۰۱۵-۵۳ نامه حضرت به مالك اشتر
۷- قال اميرالمومنين (ع) : قدم الاختبار في اتخاذ الاخوان فان الاختبار معيار تفرق به بين الاختيار و الاشرار
در انتخاب برادرانتان ( همكارانتان ) گزينش را مقدم بداريد . بدرستي كه گزينش بهترين معيار تشخيص نيكان و اشرار است.
غررالحكم جلد ۲ صفحه ۵۴۱
۸-قسمتي از نامه امام علي (ع) به مالك اشتر : در كار كارگزارانت بنگر و پس از آزمايش به كارشان برگمار، نه به سبب دوستي باآنها.
نكته: از علائم ايمان، تسليم احكام خداوند بودن و رضايت به قضاء الهي داشتن است.
گزينش از ديدگاه امام خميني(ره)
ü اعضاي گزينش بايد افرادي صالح، متعهّد، عاقل، صاحب اخلاق كريمه، فاضل، متوجه به مسائل روز باشند.
ü در گزينش افراد صالح، بدون ملاحظه روابط اقدام شود.
ü اعضاي گزينش نبايد تنگنظر، تندخو، مسامحهكار و سهلانگار باشند.
ميزان در گزينش، حال فعلي افراد است، مگر آنكه از گروهكها و مفسدين باشند يا حال فعلي آنها مفسدهجويي و اخلالگري باشد.
ü سئوالاتي كه از افراد پرسيده ميشود، بايد مبتلا به بوده، ساده و بدون معمّا و مناسب با شغل افراد باشد.
ü ميزان رد و قبولي موازين اسلام و انسان باشد كه هدايت جاهلان منظور نظر اصيل است.
ü تجسّس از احوال اشخاص از غير مفسدين و گروهكهاي خرابكار مطلقاً ممنوع است.
مقام معظم رهبري (مدظله العالي):
۱. سلامت مديران ، جزو سلامت دستگاه حكومت است.
۲. فساد آدمهاي عادي، ممكن است براي خودشان يا براي عدهاي دور و برشان ايجاد مشكل كند؛ اما آن كسي كه در رأس قرار گرفته است، اگر فاسد شد، فساد او ميريزد و همه فضا را پر ميكند؛ همچنان كه اگر صالح شد، صلاح او مي ريزد و همه دامنه را فرا ميگيرد.
۳. هر يك از اشخاص و شخصيتها و مسئولاني كه در رأس يك مجموعه كاري قرار دارند، تعيين كنندهاند؛ هم ايمان آنها، هم عزم و اراده آنها، و هم كارداني و كفايت آنها تعيين كننده است.
۴. اسلام در باب گزينش حاكمان در هر ردهاي از ردهها، چه ردههاي بالا ـ كه سياستهاي كلان، كارهاي بزرگ و اداره امور كلي كشور در دست آنهاست ـ چه ردههاي متوسط و پايين،معيارها و شرايطي گزارده است و آنچه برعهده ماست، اين است كه اين معيارها به طور كامل رعايت شود.
۵. يكايك معاونين را، يكايك مديران را، يكايك مسئولين سراسر كشور را،در بخش خودتان با معيارهاي الهي انتخاب كنيد؛ كاردان، لايق، متدين، پاك و آراسته به خصوصياتي كه براي يك مدير لازم است.
۶. در گزينش زيردستان و در انتصاب مأموران، در درجه اول به ايمان آنها توجه كنيد. نه اين كه وقتي ديديم كسي ايمان دارد، بقيه معيارها را نديده بگيريم و يك آدم بيكفايت شل و ولي را به صرف داشتن ايمان سركار بياوريم؛ نه.
۷. در گزينش انسانهايي كه مي خواهيد در رأس كارهاي گوناگون بگماريد، دقت كنيد تا آدم با ايمان، امين، پاكدست، بي طمع و عميقاً معتقد به هدفهاي نظام اسلامي را انتخاب كنيد.
۸. در هر جذبي، در هر دفعي، معيار خدايي را در نظر داشته باشيد.
مسئله گزينش فوقالعاده مهم است؛ اين اهميت، هم به لحاظ هدف گزينش است و هم به لحاظ وسيله گزينش.
۹. گزينش براي دستگاه هاي دولتي و نهادها و همه دستگاههاي عامل كه از نيروي انساني استفاده ميكنند، مثل آب خوردن، لازم و واجب است. در هر جذبي، در هر دفعي، معيار خدايي را در نظر داشته باشيد.
۱۰. هم رد كردن صالح و هم پذيرفتن آدم ناصالح ، هر دو بد و هر دو خلاف است.
۱۱. كسي حق ندارد فردي را كه صلاحيتش رد شده ، در هر جاي كشور متهم كند.
۱۲. هر كس صلاحيتش در مراكز قانوني تأييد شود، صالح است.
۱۳. اصل بازسازي و گزينش و انتخاب افراد صالح و رد اشخاص غير صالح يك ضرورت است.
۱۴. رد يك صالح به قدر جذب يك ناصالح سنگين است شايد هم سنگين تر ، دو طرف قضيه دشوار است ، گزينش مثل صراط است . همان صراطي كه شنيديد اينجاست ، آن كه از مو باريك تر و از شمشير تيز تر…
۱۵. گزينش كاريست لازم و پرزحمت ، ظريف واضح است در مبادي ورودي دستگاههائي كه جمهوري اسلامي براي آنها اهميت قائل است وجود يك صافي منطقي ضروري است اما اين كار پر زحمت است .
۱۶. ما معتقديم كه گزينش را به لحاظ هدف بسيار مهمش بايد مهم دانست .
۱۷. اساس در همه مسئوليتها تدين، امانت و صداقت است.
۱۸. هر كس كه دغدغه مردم را دارد، بايد كاري كند كه مردم به ايمان ، تبعيت و اطاعت قلبي كشانده شوند . مردم ايران، مردمي مؤمن، دين باور، معتقد به مباني و براي فداكاري در اين راه آمادهاند.
۱۹. پس، توجه بشود كه در گزينش سختگيريهاي بيجا مانع تراشيهاي بيجا اشكال دارد و بايد با يك ديد واقعاً از روي علاقه مندي به انسان و محبت به آنها و توجه به مقدوراتشان و ظرفيتها و چيزهايي كه احتياج به آنها هست . با اين ديد وارد كار گزينش بشوند.
۲۰. در گزينش اشخاص و در گزينش مسؤولان، بايد خدا را در نظر بگيريد. گزينش بايد گزينش هوشمندانه، عالمانه و دقيق باشد. بيانات در ديدار با نمايندگان دوره ششم مجلس
۲۱. گزينش خوب و آگاهانه هم يك وظيفه است. بيانات در ديدار جمعي از روحانيون
۲۲. اگر يك مدير بخواهد حيطه كار خود را سلامت نگه بدارد، بايد تا پايينترين ردهاى را كه در انجام كار تأثير دارد، مراقبت كند.
بيانات در مراسم تنفيذ حكم رياستجمهوري-۱۳۷۲
۱. در تشخيصها، در گزينش اشخاص و در گزينش مسئولان، بايد خدا را در نظر بگيريد، گزينش بايد گزينش هوشمندانه، عالمانه و دقيق باشد.
۲. افراط و تفريط در كار نباشد، نه آنچنان سهلانگاري كه بافت دستگاههاي مهم و حساس بهكلي جهتگيريهايش را رها كند و نه آنچنان سختگيريهاي نادرست و تفريط كه به اندك بهانهاي افراد را پشت در بگذاريم.
۳. در گزينش افراد ملاحظه كنيد، كساني باشند كه اين خصوصيات را رعايت كنند، هم جهات اسلامي هم جهات انقلابي، هم جهات ارزشي تا كار واقعاً چنان كه بايد و شايد پيش برود. به مديران توصيه ميكنم كه به گزينش به چشم رقيب و مانع نگاه نكنند به چشم بازو، وسيله كار، چشم بيننده و گوش شنونده در پيدا كردن آدمهاي كارآمد نگاه كنند، مدير بايد وجود گزينش را يك فوز عظيم بداند.
۴. آن روزگاري كه افراد به خاطر برخي از ملاحظات فكري و سليقهاي و عاطفي، نيروهاي خودشان را استخدام ميكردند، گذشته است. امروز، روزي است كه همه بايستي از سلايق و انگيزههاي شخصي عبور كنند و هرچه را هم كه در گذشته بوده، پشت سرشان بريزند و از آن عبور كنند و انشاءالله زمينه يك همكاري عمومي را فراهم سازند.
۵. هم رد كردن آن صالح، هم پذيرفتن آدم ناصالح، هر دو بد و هر دو خلاف است.
۶. توجه كنيد كه گزينش را يك وسيلهاي براي طرد، دور ريختن عناصر، مانع گذاشتن سر راه آدمهاي حسابي كه ميخواهند بيايند كار كنند، قرار ندهيد. سعي كنيد گزينش را پالايش نيروهاي انساني و زبدهگزيني قرار دهيد.
۷. در گزينش، سختگيريهاي بيجا، مانعتراشيهاي بيجا، اشكال دارد.
۸. در سطوح بالا، آن نيروي مؤمن و با اخلاص را جستجو كنيد.
۹. در بين كسانيكه توانايي كار را دارند، دنبال عنصر تقوي و تعهّد و اخلاص بگرديد و او را در رأس كار بگذاريد.
۱۰. گزينش كار بسيار مهمي است، گزينش مثل صراط است همان صراطي كه شنيدهايد اينجاست، آنكه از مو باريكتر و از شمشير تيزتر و هر طرفش هم بيفتي جهنم است ـ همينجاست.
۱۱. معتقديم كه گزينش براي دستگاههاي دولتي و نهادها و همه دستگاههاي عامل كه از نيروي انساني استفاده ميكنند. مثل آب خوردن، لازم و واجب است..
۱۲. گزينشها تقويت بشوند، منتها تقويت گزينشها از دو نظر است، هم تقويت موضع اداري و سياسي و هم تقويت باطن انساني و عارفانه و دقّت و توجه لازم.
۱۳. يك چنين كاري است گزينش كه هم هدفش خيلي بالاست و هم وسيلهها اينقدر حساس هستند. بايد دقيق باشيد